شناسنامه خانقینی داشت! آنقدر در داخل خاک عراق مانده بود که با انواع و اقسام گروههای
کومله، دموکرات، معاند حزب بعث و غیره آشنایی کامل داشت. یک بار از او پرسیدم اگر گیر
دموکرات بیفتی چه کار میکنی؟ کارت شناسایی دموکرات را نشانم داد.
گفتم گیر کومله بیفتی
چه؟ کارت آنها را نیز داشت. یک بار هم همان جا با اشتباه یکی از کردهای عراقی زخمی شد
که چهار گلوله درست به قسمت رانش خورده بود. فقط خدا میداند چطور توانست در آن غربت
خودش را به عقب بکشاند. رسول در یکی از دستنوشتههایش بهترین توصیف را از این حالش
دارد؛ «زخمی و ۲۰۰ کیلومتر دورتر از خاک جمهوری اسلامی هستم. رادیو را گوش دادم، داشت
نوحهای برای امام حسین(ع) پخش میکرد. خیلی دلم گرفت… زخمی در اعماق خاک دشمن.»